کد مطلب:62494 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:233

اهمیت تصمیم گیری











تصمیم گیری از اهمیت زیاد و جایگاه ویژه ای در مدیریت برخوردار است، تا جایی كه برخی از پژوهشگران و صاحب نظران برجسته، مدیریت و تصمیم گیری را هم معنا و مترادف دانسته و معتقدند كه مدیریت چیزی جز تصمیم گیری نیست. از نظر این دسته از محققین، كانون اصلی مدیریت را تصمیم گیری تشكیل می دهد، و انجام دادن وظایفی چون برنامه ریزی، سازماندهی و یا كنترل، در حقیقت فرایندی جز تصمیم گیری درباره نحوه انجام دادن این فعالیت ها نیست.

تصمیم گیری، اصل و اساس وظایف مدیر را تشكیل می دهد؛ چرا كه اگر تعیین هدف، سیاستگذاری، تعیین استراتژی، تعیین قوانین و مقررات، راه و روش كار، انتخاب و استخدام نیروی انسانی، تعیین وظایف و مسئولیت ای كاركنان و همچنین سرپرستی و كنترل و ارزیابی عملكرد آن ها را از جمله وظایف مدیر به شمار آوریم؛لازمه همه این اقدامات تصمیم گیری است. بنابراین، می توان گفت:

تصمیم گیری، پایه و اساس تمام وظایفی است كه مدیر در سازمان انجام می دهد.

برخی از صاحب نظران، كیفیت مدیریت را تابع كیفیت تصمیم گیری دانسته و معتقدند كه تصمیم گیری به تنهایی مهم ترین وظیفه مدیر است؛زیرا كیفیت تصمیم گیری طرح و برنامه ها، اثر بخشی و كارآمدی استراتژی ها و كیفیت نتایجی كه از اعمال آن ها به دست می آید، همه تابع كیفیت تصمیماتی است كه مدیر اتخاذ می كند.

اگر چه با هدفگذاری، و تعیین سیاست و ترسیم خط مشی های كلی، مسیری كه سازمان باید بپیماید، معین می شود؛ ولی برای هدایت سازمان در طول این مسیر و برای رسیدن به مقصد، لازم است مدیر تصمیمات مهم و حیاتی بسیاری اتخاذ نماید تا ضمن بهره برداری مناسب از امكانات و فرصت های به دست آمده، از برخورد با موانع و تهدیدها نیز مصونیت یابد.

تصمیم گیری، در هماهنگ كردن فعالیت های سازمان در جهت اهداف آن نیز نقش مهمی دارد. بنابراین، مدیران معمولا تصمیم گیری را وظیفه اصلی خود به شمار می آورند؛ زیرا برای آن ها بدیهی است كه برای پیشبرد اهداف سازمان بایستی در پی این باشند كه چه راهی را برگزینند، چه كاری را انجام دهند، چه كسی را مأمور و مسئول چه كاری كنند، و كارها چگونه، در كجا و در چه زمانی انجام شوند.

تصمیم گیری، مفهومی فراگیر بوده و منحصر به سازمان و مدیریت نیست؛بلكه حضور یا دخالت مستقیم و غیر مستقیم آن در بسیاری از زمینه ها، توجه محققان و دانشمندان را به خود جلب كرده است. هر كس در طول زندگی خود، تصمیمات مختلف و گوناگونی می گیرد؛ مثلا این كه به كدام مدرسه برود، چه تحصیلاتی داشته باشد، چه حرفه و شغلی را انتخاب كند، چگونه تشكیل خانواده بدهد و موارد فراوان دیگر، از جمله تصمیماتی است كه هر كس باید اتخاذ نماید؛ ولی تصمیم گیری در سازمان و مدیریت، از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد، و همیشه به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از مدیریت، در ادبیات مدیریت مطرح بوده است.

از جمله مسائلی كه اهمیت بحث تصمیم گیری در مدیریت را نشان می دهد، این است كه تصمیمات مدیران می تواند رفتار كاركنان سازمان را در جهت مطلوب تغییر داده و آن را عقلانی تر نماید. به عبارت دیگر؛ تصمیم مدیر می تواند عملكرد و رفتار سازمانی كاركنان را به سمتی هدایت كند كه با اهداف سازمان مطابقت و هماهنگی بیش تری داشته باشد؛ چرا كه تصمیمات مدیر، بیانگر اهداف سازمان و منعكس كننده آن هاست. بنابراین، تصمیم گیری مدیر، به كاركنان كمك می كند تا این اهداف را بهتر دریابند. همچنین تصمیمات مدیر، رفتار عالی و نوع عملكردی را كه از افراد در مشاغل مختلف سازمانی انتظار می رود، معین می كند.[1] .









    1. سعادت، اسفندیار، فرایند تصمیم گیری در سازمان، ص 15.